امید زندگی مامان و بابا

ماه های انتظارمون برای تو

1391/8/14 13:27
نویسنده : آریسا
140 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم مامان و بابا خرداد سال 90 عقد کردیم و بهمن 90 جشن عروسی گرفتیم.تشویق

همون شب هم اومدیم خونه ی خودمون.

من خیلی دوست داشتم از همون بهمن منتظر اومدن تو باشیم.ولی بابایی درس داشت.هنوز پایان نامه رو دفاع نکرده بود.نگران

خلاصه شهریور 91 تصمیم گرفتیم که امید زندگیمون بیاد تو بغلمون.مژه

بابایی خییییللللیییی امیدوار بود که تو همون ماه اول می ای.9 روز هم خوشحال شدیم و فکر کردیم تو اومدی.مامانی تو 4 روز 3بار ازمایش خون دادم و هر 3 بار منفی بود.مامانی خیلی گریه کردم.گریه

تا شد این ماه امروز 14 ابان هست و 2 روز دیگه مونده تا بفهمیم هستی یا نه.

خواهش میکنم باش.ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)