امید زندگی مامان و بابا

مرسی از پسرم و باباش

1392/3/11 11:56
نویسنده : آریسا
338 بازدید
اشتراک گذاری

سلااااام عشق مامان...خوبی پسر شیطون من ماچ

گلکم تو دل مامان فوتبال بازی میکنی یا گرگم به هوا؟بغلچه خبره اون تو که اروم و قرار نداری خوشکل...

مامان یه خبر خوب و باحال برات دارم...هورامیدونی که از اونجایی که مامانی رشته ی دبیرستانم انسانی و رشته ی دانشگاه دوران لیسانسم زبان بود...هییییییییچی از آمار نمیدونستم و بلد نبودم...

تا اینکه این ترم فوق درس آمار داشتیم و مامان همچنان هییییییچی بلد نبودم...یه هفته مونده بود به امتحان بابایی شروع کرد به کار کردن با من حسااااابی آمار رو به من درس داد...روزی 5 یا 6 ساعت دو تایی(البته 3 تایی خخخخخخ)درس میخوندیم...البته منم خوب میفهمیدم و سریع یاد میگرفت که بابایی میگفت چون پسرم تو دلت هست هوش زیاد پسرم روی تو تاثیر گذاشته و تو سریع یاد میگیری...

البته شما هم همیشه ابراز وجود میکردی قربونت برم...لبخندانقدر تکون میخوردی و میچرخیدی که نگو...نمیدونم میخواستی بگی منم یاد گرفتممژه یا اینکه بگی بسه بابا سرم درد گرفت...اوه

خلاصه تو و بابایی خیلی خیلی خیلی خیلی به من کمک کردید...روز امتحان هم 3تایی رفتیم دانشگاه و کل جلسه امتحان شما پا میکوبیدی به دنده ی راست مامانی انگار میگفتی اره اره درسته من میدونم...چشمکقربونت برم نانازم به دنیا نیومده با انگلیسی و آمارو... اشنا شدی نفسم

تا اینکه دیروز نمرمون رو زدن تو سایت و مامانی شششششدددددددممممممممم 5/18

هوووووووووووورررررررررررراااااااااااااااااااااااا برای مامان دست بزنیییییید....تشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویق

همش رو مدیون تو و بابایی هستم نفسم هر دوتون رو حساااااااااابی مااااااااچ میکنم.ماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچماچجفتتون رو خیلی خیلی خیلی خیلی دوست دارم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)