امید زندگی مامان و بابا

پا قدم نی نی جونم

1391/10/18 11:06
نویسنده : آریسا
135 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم خوبی عزیز دلم؟حالت چطوره؟

امروز شدی 8 هفته و 4 روز فرشته

عشقم از وقتی که شما اومدی توی زندگی من و بابایی همش خبرای خوب بهمون میرسه همه میگن از پا قدم شماست نفسم.اول که خود شما اومدی بعدش تونستیم ساختمون اموزشگاه رو بخریم چند روز پیش هم که خبر قبولی من توی فوق لیسانس...خیلی خوشحالم کوچولوی مامان.

دیروز با بابایی رفتیم دانشگاه ثبت نام کردیم کلاسام از 5 اسفند شروع میشه مامانی شما هم با من می ای دانشگاهخنده ازهمون اولش دانشگاهی و فرهیخته میشی.سعی کن تو هم با من درس بخونی و خوب یاد بگیری خب؟قهقهه عزیز دلم

فقط یکم نگران موقع امتحاناتم اخه تیر ماه ماه هشتم هستم یکم سخته میشه....اوههمه بهم گفتن ترم اول رو مرخصی بگیر ولی تو که مامانت رو میشناسی وقتی بخواد کاری رو انجام بده حتما اون کار رو میکنه.زبان

اخه میدونم که تو هم بهم کمک میکنی و تنهام نمیزاری عشقم بخاطر وجود شما همه ی کارا برام اسون میشه ناز مامان.

راستی بهت نگفتم من توی تکمیل ظرفیت دوم قبول شدم و همش بخاطر بابایی بود...

میدونی چی شد یه روز من تو اینترنت میکشتم که دیدم مهلت ثبت نام برای تکمیل ظرفیت دوم تموم شده خیلی ناراحت شدم که متوجه نشدم و ثبت نام نکردم که بابایی گفت خانومی نگران نباش من ثبت نامت کردم....خیلی خوشحال شدم بابایی حواسش به همه چیز هست و مراقب من و شما هست...دستش درد نکنه...اگه بابایی به فکر نبود مهلتش تموم میشد و من الان دیگه قبول نمیشدم.

بوس بوس بوس از بابایی ماچماچماچماچ

کوچولوی مامانی خیلی مراقب خودت باش و خوب خوب بزرگ شو خب؟

دوست دارم برات کمه .من میپرستمتماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)