امید زندگی مامان و بابا

روزهای آخر

1392/5/5 14:21
نویسنده : آریسا
248 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آرسام...عشقم...وجودم...پسرم

آرسام دیگه چیزی نمونده بیای بغلم و من بی صبرانه منتظر اون لحظه هستم...وقتی به لحظه ی دیدنت فکر میکنم تمام وجودم پر از شادی میشه...نمیدونی و نمیتونی فکرش رو بکنی که چقدر دوست دارم...خیلی دلم میخواد طبیعی به دنیا بیای تا لحظه به لحظه ی اومدنت رو با تمام وجودم حس کنم...

آرسام میترسم...نمیدونم از چی ولی از یه چیزی میترسم...ولی وقتی به تو فکر میکنم آرومتر میشم

بابا خیلی به ما کمک میکنه خیلی به من آرامش میده خیلی مراقب من و تو هست...

آرسام 9 ماهه تو توی شکمم هستی و دیگه وقتشه بیای...تاحالا دوتایی با هم بودیم و مراقب هم بودیم...پس بیا بازم مراقب هم باشیم.من تمام تلاشم رو میکنم تا مراقبت باشم...

آرسام مراقب من باش...موقع زایمان فقط تو هستی که پیش منی

خدایا خودمو پسرم و سپردم به تو...آرامش رو توی قلب همه ی ما بزار که فقط توکلمون به تو هست

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)