چند کلمه از بابای آرسام
آرسام جان سلام پسر خوشگلم
تا حالا بابا برات چیزی تو وبلاگت ننوشتم اما الان که ساعت تقریبا 2 صبح هستش یه دفعه هوس کردم باهات صحبت کنم عزیزیم
آرسامم دیگه دلم بالا اومده می خوام هر چی زود تر ببینمت
چیزی دیگه نمونده داری میای مواظب مامانت باش
تو رو به خدا و مامانت رو اول به خدا و بعدش به تو سپردم
آخه تو دیگه بعد من مرد خونه ای دیگه
تو اتاق زایمان که من نیستم فقط تو هستی و مامان پس مراقبش باش
دوست دارم عشققققققققققققققققققققققققم
دلم می خواد بوست کنم پس زود بیا تا بابا بوست کنه دوست دارم قربونت برم
راستی مامانت الان خوابه و من بدون اجازه دارم تو وبلاگش مطلب می نویسم
نمی دونم کی می خونتش اما حتما کلی شوکه می شه
بوووووووووووسسسسسسسسسسسس
شب بخیر عزیزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی